اطلاع رسانی!

آسمان رقصید و بارانی شدیم        موج زد دریا و طوفانی شدیم
بغض چندین ساله ما باز شد        یا علی گفتیم و عشق آغاز شد

با سلام خدمت شما دوست عزیز!

به اطلاع میرسانیم که این وبلاگ با هدف اثبات مذهب راستین تشیع و به مــدد مولا امیرالمومنین، علی علیه السلام  راه اندازی شد.

از شما دعوت میشود تا برای دستیابی به مطلب مورد نظر به آرشیو وبلاگ رجوع کنید.

یا حیدر کرار مدد

ضمنا از تمامی دوستانی که علاقه مند به همکاری درهر کدام از زمینه های فعالیت این وبلاگ میباشند؛ صمیمانه دعوت به عمل می آید تا درخواست خود را به رایانامه ما به آدرس: shiayasonni@yahoo.com  ارسال کنند؛ تا در اسرع وقت به درخواست شما رسیدگی شود.

 

یا علی مدد.

دانلود کتاب اندروید «نقد عقاید علی شریعتی»

برای آشنایی با عقاید و آرا و افکار دکتر علی شریعتی به لینک زیر مراجعه کنید:

 

http://s3.picofile.com/d/cd9acd3e-bf71-49cb-b267-0df1c4428ec2/%D9%86%D9%82%D8%AF_%D8%B9%D9%82%D8%A7%DB%8C%D8%AF_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%B9%D8%AA%DB%8C.apk

دانلود کتاب اندروید «سوالاتی از محضر استادم جلد 1 و 2»

معرفی کتاب “چند سوال از محضر استادم” از زبان مولف(مرادزهي، ع. م):

پس از آن كه بخشى از سؤالات خود را به محضر استادم مولوى… ارائه دادم و ايشان از عهده پاسخ بسيارى از آن‏ها برنيامد و به پاسخ سطحى و گذراى چند سؤال اكتفا كرد، من از اساتيد ديگر كمك گرفتم، ولىمتأسفانه با من برخورد غير علمى و تند و خشن داشتند و متهم به رافضى بودن، شدم. شدت عمل اساتيدمولوى عليه من، زمانى به اوج خود رسيد كه سؤالات ياد شده، بدون اطلاع من، متأسفانه چاپ و منتشر شد ودر اختيار عموم قرار گرفت.

.

برخورد زننده و توهين‏آميز اساتيد مولوى ـ به جاى پاسخ منطقى به سؤالات مطرح شده ـ باعث قطع ارتباط و مانع از طرح ساير سؤالات من نزد آنان شد. براى شنيدن پاسخ مناسب و منطقى به سؤالاتم على رغم ميل باطنى مجبور به چاپ و انتشار اين سوالات شدم، تا شايد اساتيدم در برابر عمل انجام شده، قرار گرفته و به جاى توهين و تحقير، پاسخ منطقى و علمى براى سؤالات مطرح شده ارائه دهند.

به اميد شنيدن پاسخ منطقى به اين سؤالات

 

برای دانلود کتاب اندروید «سوالاتی از محضر استادم ج اول و دوم» به لینک زیر مراجعه نمایید:

 

http://s3.picofile.com/d/72223d06-8c88-4e81-9df1-e7e97ab951e8/%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA%DB%8C_%D8%A7%D8%B2_%D9%85%D8%AD%D8%B6%D8%B1_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF%D9%85_%D8%AC%D9%84%D8%AF_1_%D9%88_2.apk

 

اسناد غدیر خم در کتب اهل سنت

 1. اخبار اصفهان: ج1ص107و235.ج2ص227.

2. اخبارالدول وآثارالاول:ص102.

3. أربعين الهروي:ص12.

4. أرجح المطالب:ص36و56 و58 و67 و203 و338 و339 و389 و581-545 و681 .

5. الارشاد: ص420.

6. أسباب النزول:ص135.

7. أسد الغابه:ج1ص308و367.ج2ص233.ج3ص92و93و274و307و321.ج4ص28.ج5ص6و205و208.

8. الامامه و السياسه:ج1 ص109.

9. أنساب الاشراف:ج1 ص156.

10. البدايه و النهايه:ج5 ص208-213و227و228-ج7ص338و344-349.

11. بلاغات النساء:ص72.

12. تاريخ بغداد:ج8ص290-ج7ص377-ج12ص343-ج14ص236.

13. التاريخ الکبير:ج1ص375-ج2قسم2ص194.

14. تاريخ الخلفاء:ص114و158و179.

15. تفسير الثعلبي:ص78و104و181و235.

16. تفسير الطبري:ج3ص428.

17. تفسير فخر الرازي:ج3ص636.

18. التمهيد(باقلاني):ص171.

19. الجمع بين الصحاح:ص458.

20. حياه الصحابه:ج2ص769.

21. حليه الاولياء:ج5ص26و363-ج6ص294.

22. الخصائص:ص4و49و51.

23. خصائص النسائي:ص21و40و86و88و93و94و95و100و104و124.

24. الخصائص(السيوطي):ص18.

25. الخطط والآثار(مقريزي):ص220.

26. الدر المنثور:ج2ص259و298.

27. دول الاسلام(ذهبي):ج1ص20.

28. ذخائرالعقبي:ص67و68.

29. روضات الجنات(زمجي):ص158.

30. سر العالمين(غزالي):ص16.

31. سنن الترمذي:ج5ص591 .

32. سنن ابن ماجه:ج1 ص43.

33. سنن النسائي:ج5 ص45.

34. سنن المصطفي صلي الله عليه و آله:ج1ص45.

35. السيره النبويه(زيني):ج3 ص3.

36. شرح نهج البلاغه(ابن أبي الحديد):ج1ص317و362-ج2ص288-ج3ص208-ج4ص221-ج9ص217.

37. الشرف الموبد(نبهاني):ص58و113.

38. شواهد التنزيل:ج1ص158و190.

39. صحيح الترمذي:ج1ص32-ج2ص298-ج5ص633.

40. صحيح مسلم:ج4ص1873.

41. الصواعق المحرقه:ص25و26و73و74.

42. طبقات ابن سعد:ج3ص335.

43. العقد الفريد:ج5ص317.

44. عمده الاخبار:ص191.

45. الفصول المهمه:ص23و24و25و27و74.

46. الفضائل(ابن حنبل):ج1ص45و59و77و111-ج2ص560و563و569و592و599-ج3ص27و35.

47. فضائل الصحابه:ج2ص610و682.

48. الکفايه:ص151.

49. کفايه الطالب:ص13و17و58 و62 و153و285و286.

50. کنز العمال:ج1ص48-ج6ص397-405-ج8ص60-ج12ص210-ج15ص209.

51. الکوکب الدري:ج1ص39.

52. مجمع الفوائد:ج9ص103-108و163.

53. مختلف الحديث(ابن قتيبه):ص52و276.

54. مروج الذهب:ج2ص11.

55. مستدرک الحاکم:ج3ص109و110و118و371و631.

56. مسند ابن حنبل:ج1ص84و119و180-ج4ص241و281و368و370و372-ج5ص347و366و370و419-494-ج6ص476.

57. مسند الطيالسي:ص111.

58. مصابيح السنه:ج2ص202و275.

59. معارج النبوه:ج1ص329.

60. المعارف(ابن قتيبه):ص58.

61. معالم الايمان(دباغ):ج2ص299.

62. المعتصرمن المختصر:ج2ص301و332.

63. معجم البلدان:ج2ص389.

64. المعجم الصغير:ج1ص64و71.

65. المعجم الکبير(طبراني):ج1ص149و157و390-ج5ص196.

66. مقاصد الطالب:ص11.

67. مقتل الحسينعليه السلام(خوارزمي):ص47.

68. مقصد الراغب:ص39.

69. المنار:ج1ص463.

70. مناقب الائمه(باقلاني):ص98.

71. المناقب(ابن جوزي):ص29.

72. المناقب(ابن مغازلي):ص16و18و20و22و23و24و25و224و229.

73. المناقب(عبدالله شافعي):ص106و107و122.

74. منتخب کنز العمال:ج5ص30و32و51.

75. المواقف:ج2ص611.

76. موده القربي:ص50.

77. نزهه الناظرين:ص39.

78. النهايه(ابن الأثير):ج4ص346.

79. نهايه العقول:ص199.

80. الوفيات(ابن خلکان):ج1ص60-ج2ص223.

81. ينابيع الموده:ص29-40و53-55و81و120و129و134و154و155و179-187و206و234و284.

82. الاصابه:ج1ص372و550-ج2ص257و382و408و509-ج3ص512-ج4ص80.

83. الاستيعاب:ج2ص460.

84. أشعه اللمعات في شرح المشکاه:ج4ص89و665و676.

85. تفريح الأحباب:ص31و32و307و319و367.

86. التمهيد و البيان(أشعري):ص237.

87. الفتوح(ابن الأعثم):ج3ص121.

88. التمهيد البيان(أشعري):ص237.

89. ثمار القلوب(ثعالبي):ص511.

90. الأعتقاد(بيهقي):ص182.

91. تاريخ دمشق:ج1ص370-ج2ص5و85و345-ج5ص321.

92. الجمع بين الصحاح:ص458.

93. الشفاء(قاضي عياض):ج2ص41.

94. أسني المطالب:ص4و221.

95. انسان العيون:ج3ص274.

96. الأنوار المحمديه:ص251.

97. بلوغ الأماني:ج1ص213.

98. البيان والتعريف:ج2ص36.

99. التاج الجامع:ج3ص296.

100. تجهيز الجيش:ص135و292.

101. ذخائرالعقبي:ص67و68.

102. الحاوي للفتاوي:ج1ص79و122.

103. الرياض النضره:ج2ص169و170و217و244و348.

104. السيره الحلبيه:ج3ص274و283و369.

105. شرح المقاصد:ج2ص219.

106. فرائد السمطين:ج1ص56و64و65و67و68و69و72و75و76و77.

107. العثمانيه:ص145.

108. مرقاه المفاتيح:ج1ص349-ج11ص341و349.

109. مصابيح السنه:ج2ص202و275.

110. المورود في شرح سنن أبي داود:ج1ص214

با توجه به اينکه در تمامي منابع معتبر شيعه واقعه غدير به طور کامل همراه با وقايع قبل و اتفاقات بعد از آن ذکر شده است از ذکر منابع شيعه در زمينه سند واقعه غدير خودداري کرده و صرفا منابع اهل سنت را ذکر کرديم.

براي کسب اطلاعات بيشتر مي توانيد به کتاب" الغدير" علامه اميني مراجعه کنيد.

منبع: سایت میثاق

فقط حیدر امیرالمومنین است...

عید غدیر عید الله اکبر مبارک باد

عید غدیر،عید الله اکبر(عید ولایت) را به حضرت صاحب الزمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و تمامی شیعیان و محبان آن حضرت تبریک عرض می نماییم.

اوصاف علی به هر زبان باید گفت
این ذکر به پیدا و نهان باید گفت
در جشن ولی عهدی مسعود علی
تبریک به صاحب الزمان باید گفت

اسعد الله ایامکم یا صاحب الزمان

الحمد الله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت امیرالمومنین علی بن ابی طالب و الائمة المعصومین علیهم السلام

 

سوال شماره سیزده از اهل سنت

باید به کدام راه رفت؟

رسول اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) فرمود:

"ان رأیتَ عَلیّاً قد سَلکَ وادیاً و سَلکَ الناس وادیاً غیه فَسلُک مَع عَليّ فانّه لن یَخرُجک من هدي"

"اگر دیدید علی(علیه السلام) راهی می رود و تمام مردم راهی دیگر، تو در راه علی باش چون او تو را از هدایت خارج نمی کند."

(۱-تاریخ بغداد،خطیب بغدادی،ج۱۳،ص۱۸۷،رقم۷۱۶۵،شرح حال معلی بن عبدالرحمن الواسطی

۲-تاریخ دمشق،ابن عساکر،ج۴۲،ص۴۷۲،رقم ۴۹۳۳،شرح حال علی بن ابی طالب)

با توجه به این حدیث، آیا کسانی که در امر خلافت دنبال دیگران راه افتادند، هدایت شده اند؟؟؟

سوال شماره دوازده از اهل سنت

چه کسی فاطمه را آزرد؟

صحیح بخاری از عایشه نقل می کند:

"فَوجَدَت فاطمة علی أبی بکر فَهَجَرَته فلم تکلّمه حتیّ تُوفّیَت."

"فاطمه بر ابی بکر غضب کرد و از او دوری جست و با او سخن نگفت تا از دنیا رفت."

این همان فاطمه ای است که مسلم در صحیحش در شأن او از رسول اکرم نقل می کند:

"فاطمة بَضعة مِنّي یُؤذینی ما آذاها"

"فاطمه پاره تن من است هر آنچه او را اذیت کند، مرا می آزرد."

حال که بر طبق این حدیث، اذیت فاطمه اذیت پیامبر است، ببینید قرآن برای کسی که پیامبر را اذیت کند چه حکمی می دهد.

قرآن می فرماید:

"إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا"

"آنان که خدا و رسول او را اذیت کنند، خداوند در دنیا و آخرت آنها را لعن کرده و برای آنها عذابی با ذلت و خواری آماده کرده است."

فاطمه ای که به اعتراف تمام مسلمین . به نص آیه تطهیر دارای مقام عصمت است آیا ممکن است به دلیل هوای نفس با کسی قطع کلام نموده و از او رنجور گردد؟

عزل ابوبکر و نصب حضرت علی(ع) در رابطه با ابلاغ برائت و بیزاری از مشرکین

امام احمد حنبل و دیگر اعلام محدثین و تاریخ نگاران سنی، از ابوبکر نقل نموده اند که:

پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم)نخست او را به رفتن مکه و شرکت در مراسم حج و ابلاغ تعدادی از آیات سورۀ توبه-مبنی بر برائت و بیزاری خدا و رسولش از مشرکین و از آن پس ممنوعیت مشرکین، از شرکت در مراسم حج و نیز ممنوعیت آنها را طواف کعبه مقدسه، در حال عریانی و برهنگی و دیگر دستوراتی که در مصادر مربوط به تفصیل ذکر شده- مامور فرمود.

آنگاه پس از سه روز از رفتن ابوبکر به سمت مکه برای انجام این ماموریت، حضرتش علی را مامور رفتن به سمت مکه و برگردانیدن ابوبکر و انجام این ابلاغ های سر نوشت ساز فرمود.

و چون ابوبکر برگشت و به خدمت پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) رسید از روی ناراحتی و در حال گریه از علت این عزل و نصب سوال کرد.

پس پیغمبر خدا(صل الله علیه و آله و سلم)فرمود: " اُمرت اَن لا یبلغها اِلاّ اَنا اَو رجلٌ منّی. "

"به من امر شد که ماموریت -به شرح فوق- را کسی انجام ندهد مگر من یا مردی از وابستگان به من"

و به عبارت دیگر: من خود انجام دهم، یا کسی که از من باشد.

(۱-مسند احمد،ج۱،ص۳،حدیث۴

۲-ابن خزیمه، ابوعوانه و دارقطنی (به نقل کنزالعمال)

۳-کفایة الطالب گنجی شافعی،باب ۶۲، ص۲۵۴ -به نقل از احمد به حنبل و حلفظ ابو نعیم و ابن عساکر-

۴-تاریخ ابن کثیر،ج۷،ص ۳۵۷- ۳۵۸

۵-البیان و التعریف،سید ابراهیم حسین حنفی دمشقی(متوفی ۱۱۲۰)،ج۱،ص۱۶۸،ط حلب- به نقل از احمد حنبل،ابن خزیمه، ابوعوانه و إفراد دارقطبی-)

توضیحاً به شرحی که علامه امینی نوشته اند حداقل تعداد ۷۳ نفر از علماء م مفسرین و تاریخ نگاران سنی ماجرای این عزل و نصب را نقل و ثبت نموده اند. اضافه بر تعداد زیادی از دیگر علما و مولفین سنی که در ملحقات احقاق الحق معرفی شده اند.

همچنانکه غیر از ابوبکر دوازده نفر از بزرگان صحابه آن را روایت کرده اند. و به طور خلاصه به اعتراف خود ابوبکر وی از یک ماموریت سر نوشت ساز اسلامی و افتخار آمیز از طرف پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) به امر الهی معزول، و عیناً انجام آن به حضرت امیرالمومنین علی(علیه السلام) واگذار شد و علی هم به بهترین وجه آن را انجام داد. ففداه روحی و ارواح من یَعِزُّ عَلَیَّ.

جهت آگاهی بر تفضیل موضوع بحث و مصادر فراوان آن مراجعه شود به الغدیر (ج۲،ص۳۳۸-۳۵۰)،فهرست ملحقات احقاق الحق ص۱۷.

۩۞ الــتــمــاس دعــــا ۞۩

آمد خبر که من خبری دست و پا کنم
برقلب مرده ام شرری دست و پا کنم
ماه خدا عیان شد و درمانده مانده ام
در چشم کور یک قمری دست و پا کنم
سوز و فضای عطر مناجات روبراه
مستولی است تا جگری دست و پا کنم
آوای ربنا و ابوحمزه می رسد
باید که دیدگان تری دست و پاکنم
حال و هوای عالم و آدم عوض شده
باید که در دلم؛اثری دست و پا کنم
باید از این دیار جنایت فرار کرد
باید که مقصد سفری دست و پا کنم
دل بردن از خدا که طریق عوام شد
بیچاره گشته ام هنری دست و پا کنم
قامت خمیدگان گنه راست گشته اند
کو دغدغه که من کمری دست و پا کنم
ماهش رسید و کام دلم تلخ می شود
باید که زودتر شکری دست و پا کنم
مردم خلیل خالق خود گشته اند و من
در قصه گشته ام پسری دست و پا کنم
چشم رفیق می نگرم،غبطه می خورم
یک اشک سیر در سحری دست و پا کنم
از پیش چشم صاحب خود دور گشته ام
کو فرصتی که من نظری دست و پا کنم
درهای آسمان همه باز است؛می پرند
وقتش رسیده بال و پری دست و پا کنم
چشم همه به سوی دری بین آسمان
من خیره مانده ام که دری دست و پا کنم
باب الحسین مانده فقط، شکر ای خدا
پیغام او رسیده سری دست و پا کنم


تو اون لحظه که با خداتون مناجات و دردودل میکنین، یادتون باشه که یه بنده گنهکاری هم ملتمس دعای شما خوبان هستـــ

التماس دعا، یا علی مدد.

ماه مهمانی خـــــدا مبارکــــ

بسم رب الزهرا(س)، خداوند متعال را شاکرم که این سعادت نصیبم شد تا سالی دیگر را بتوانم در مهمانی پروردگارم شرکت کنم.

پس بياييم با استعانت از درگاه الهی دلهای خود را به سوی حق تعالی برده و وجود خود را از نور وجوديت حق تعالی پر کنیم.

پیشاپیش حلول ماه رمضان، ماه مهمانی خداونذگار رو به همه مسلمانان، علی الخصوص شیعیان مرتضی علی(ع) تبریکــ میگم.

چهل حدیث از ائمه اطهار (ع) در خصوص ماه رمضان در ادامه مطلب. . .

ادامه نوشته

پاسخ به پرسش شماره دو وهابیان

پرسش۲:

علی(علیه السلام) با ابوبکر و عمر بیعت کرد،آیا این نشانه ی حقانیت آن ها در خلافت نیست؟

پاسخ:

شیعه بر این باور و اعتقاد است که امیرالمومنین هرگز با احدی بیعت نکرد؛زیرا خود را خلیفه ی منصوص خدا می دانست، ولی آنگاه که دید زمام امور به دست غیر او لفتاد،وظیفه تشخیص داد که در مواردی آنها را ارشاد و راهنمایی کند؛آن حضرت، خود می گوید:

ادامه نوشته

سوال شماره یازده از اهل سنت

چرا حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام) فورا بیعت نکرد؟

صحیح بخاری و صحیح مسلم نقل کرده اند که تا حضرت فاطمه(سلام الله علیها) زنده بود حضرت علی(علیه السلام) با ابوبکر بیعت نکرد.

(۱-صحیح بخاری،ج۵،ص۲۵۲،حدیث ۷۰۴،کتاب المغازی،باب غزوة خیبر،چاپ دارالقلم،بیروت-لبنان 

 ۲-صحیح مسلم،ج۳،ص۱۳۸۰،حدیث۵۲،کتاب الجهاد و السیر،باب قول النبی لا نورث ما ترکنا فهو صدقة،چاپ دار احیاء التراث العربی،بیروت-لبنان)

اگر حضرت علی (علیه السلام) دستگاه حاکم را صالح می دانست چرا از بیعت سرباز زد.

 

سوال شماره ده از اهل سنت

آیا عمر شیوه به خلافت رسیدن ابوبکر را قبول داشت؟

عمر بن خطاب هم شیوه ی به خلافت رسیدن ابوبکر را قبول نداشته و این گونه به خلافت رسیدن را ممنوع اعلام کرده است.

بخاری به نقل از خلیفه دوم(عمر) می نویسد:

بیعت ابوبکر امری ناگهانی و بدون مشورت بود که خدا شرش را نگه داشت.پس از این اگر کسی بدون مشورت با مسلمین،با کسی بیعت کند بیعتش باطل است و بیعت کننده و بیعت شونده باید کشته شوند.

(صحیح بخاری،ج۸،ص۵۸۷،کتاب المحاربین من اهل الکفر و الردة،باب رجم الحبلی من الزنا اذا احصنت،چاپ دارالقلم،بیروت-لبنان)

اگر این گونه قدرت را به دست گرفتن،مشروع است چرا باید بیعت کننده و بیعت شونده کشته شوند. و اگر نامشروع است چرا ابوبکر چنین کرد؟

گفتنی است خلیفه ی دوم با این جملات، حکومت خود را نیز زیر سوال برده است چه اینکه ابوبکر در تعیین عمر، با مسلمین مشورت نکرد.

منتظر جواب های شما هستیم...

سوال شماره نه از اهل سنت

چرا فاطمه(سلام الله علیها) شبانه دفن شد؟

دقت در این حدیث،اسراری را فاش می کند.

امام بخاری می نویسد:

فلمّا تُوفّیت دَفنها زوجُها عَلیّ لیلاٌ و لم یُوذن بها ابابکر وصلّی علیها

زمانی که فاطمه از دنیا رفت حضرت علی(علیه السلام) او را شبانه دفن کرد و خود بر ایشان نماز خواند و به ابوبکر خبر نداد.

(صحیح بخاری،ج۵،ص۲۵۲،حدیث۷۰۴،کتاب المغازی،اواخر باب غزوة خیبر،چاپ دارالقلم،بیروت-لبنان)

آیا هیچ فکر کرده اید که چرا تنها دختر و یادگار پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) غریبانه و مظلومانه و شبانه به خاک سپرده شد و حتی به ابوبکر که در ظاهر خلیفه ی مسلمین بود، برای شرکت در مراسم نماز بر آن حضرت،اطلاع داده نشد؟!

آیا اگر حضرت فاطمه(سلام الله علیها)با دلی غمگین از عملکرد خلیفه و هوادارانش و در حال خشم بر خلیفه از دنیا نمی رفت باز هم حضرت علی(علیه السلام)،حضرت زهرا(سلام الله علیها) را شبانه دفن می کرد؟

 منتظر جواب های شما هستیم...

سوال شماره هشت از اهل سنت

آیا تهدیدات عملی شد؟

متاسفانه این تهدیدات عملی شد و درِ خانه ی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را به زور باز کردند.

طبری می نویسد: ابوبکر در مرض فوتش گفت:

فَوَددتُ انّی لم اکشف بیت فاطمة

دوست داشتم که درِ خانه فاطمه را باز نمی کردم.

(تاریخ طبری،ج۲،ص۶۱۹،حوادث سال۱۳ هجری،ذکر اسماء قضاته و کتابه و عماله علی الصدقات،چاپ موسسة الاعلمی للمطبوعات،بیروت-لبنان 

۲-عقدالفرید،ج۵،ص۱۹،العسجدة الثانیة،خلافة ابی بکر،استخلاف ابی بکر لعمر،چاپ دارالفکر)

آیا باز هم صحیح است که گفته شود فقط تهدید بود و هجومی صورت نگرفته است؟!

اگر هیچ اقدامی توسط خلیفه دوم(عمر) و به دستور خلیفه اول(ابوبکر) انجام نشده بود چرا ابوبکر هنگام مرگش این قدر به خاطر این کار مضطرب بود؟

منتظر جواب های شما هستیم...

سوال شماره هفت از اهل سنت

دین پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) به چه چیز تقویت می شود؟

آیا میشود برای تقویت دین پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم)،خانه ی دخترش فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را آتش زد؟ همان خانه ای که سیوطی در تفسیر در المنثور از انس بی مالک نقل می کند:

پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) این آیه را تلاوت فرمود:

فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ

این چراغ پر فروغ در خانه هایی قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوار های آن را بالا ببرند، خانه هایی که نام خدا در آن برده شود و صبح و شام در آن تسبیح گویند.  (سوره نور آیه ۳۶)

مردی پرسید:ای پیامبر منظور کدام خانه است؟

پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) فرمودند:خانه پیامبران.

ابوبکر پرسید: یا رسول الله خانه علی و فاطمه هم از آنان است؟

پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) فرمودند: آری از افضل آنان است.

(در المنثور،سیوطی،ج۵،ص۹۱،ذیل آیه۳۶ سوره نور،چاپ دارالکتب العلمیة،بیروت-لبنان)

بلاذری از ابن عون نقل می کند:

ابوبکر کسی را نزد علی(علیه السلام)فرستاد، اما حضرت علی(علیه السلام) بیعت نکرد. عمر با مقداری آتش به درِ خانه فاطمه(سلام الله علیها) آمد،حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود:عمر قصد داری خانه ی من را آتش بزنی؟

عمر گفت:آری. برای تقویت آنچه پدرت آورده(یعنی اسلام) بهتر است.

(الانساب الاشراف،ج۲،ص۲۶۸،امر السقیفة،چاپ دارالفکر)

منتظر جواب های شما هستیم...

سوال شماره شش از اهل سنت

شایسته است خانه ی فاطمه (سلام الله علیها)را آتش بزنند؟

جا دارد تمام مسلمین بر این مصیبت اشک بریزند آن جا که ابن عبد ربه در کتاب عقدالفرید می نویسد:

علی و عباس و زبیر به عنوان اعتراض به دستگاه خلافت در منزل حضرت فاطمه(سلام الله علیها)جمع شده بودند. ابوبکر،عمر را به سوی آنها فرستاد، تا آنها را برای بیعت، از خانه خارج کند و به عمر سفارش کرد اگر از بیعت سر پیچی کردند آنها را به قتل برسان. عمر با شعله ای از آتش به درِ خانه ی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) رفت و تا خانه را آتش بزند. حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فرمود: عمر! آمدی خانه ی ما را آتش بزنی!؟

عمر گفت:اگر با ابوبکر بیعت نکنی آری.

(العقد الفرید،ابن عبد ربه،ج۵،ص۱۲،کتاب العسجدة الثانیة فی الخلفاء و تواریخهم و ایامهم الذین تخلفوا عن بیعة ابی بکر،چاپ دارالفکر)

منتظر جواب های شما هستیم...

علی(ع)و پیامبر(ص)حجت خدا بر خلقند...

از انس بن مالک روایت شده،دیدم رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم)را که با علی(علیه السلام) نشسته و فرمود:

من و این(اشاره به حضرت علی (علیه السلام) کردند)حجت خدا بر خلق هستیم.

(ینابیع المودة،باب ۵۶،ص۲۳۹،حدیث۵۷،چاپ هشتم،دارالکتب العراقیه،سال۱۳۸۵ هـ . ق .)

حدیث طیر مشوی (مرغ بریان)

حضرت علی(علیه السلام)محبوب ترین خلق است در نزد خدا:

یک روز پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم)خواست از یک پرنده ی بریان تناول کند دست به دعا برداشت و گفت: خدایا هم اکنون محبوب ترین خلق خود را نزد من بفرست تا با من از این پرنده تناول نماید. ناگهان علی بن ابی طالب(علیه السلام) بر پیامبر وارد گردید و هر دو از آن پرنده ی بریان تناول فرمود.

(۱-صحیح ترمذی،ج۱۳،ص۱۷۰

۲-جامع الاصول،ابن اثیر،ج۹،ص۴۷۱

۳-اسد الغابة،ج۴،ص۳۰

۴-تذکره ی سبط،ص۴۴،چاپ غری

۵-شرح ابن ابی الحدید،ج۴،ص۲۲۱

۶-تاریخ بغداد،ج۳،ص۱۷۱ و ۳۶۹، ج۸،ص۳۸۲)

 

پاسخ به پرسش شماره یک وهابیان

پرسش۱:

این مساله که امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام) دخترش،ام کلثوم را به عقد عمربن خطاب در آورد،نشانه داشتن رابطه ی حسنه نیست؟

پاسخ:

تزویج ام کلثوم به عمربن خطاب،از مسائل اختلافی در تاریخ است.به طوری که این قطعه ی تاریخی به تعابیر مختلف و صورت های متناقض نقل گردیده است.بنابراین، برای اثبات چیزی، نمی توان به چنین مساله ای تکیه و اعتماد کرد؛مانند:

ادامه نوشته